جدول جو
جدول جو

معنی تک لو - جستجوی لغت در جدول جو

تک لو(تَ)
مرکّب از: تک = واحد + لو = خال، نامی است که در ورقهای بازی به آس که یک خال دارد نهند
لغت نامه دهخدا
تک لو
سرزبانی، لب به لب، لبه ی دهان
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تک رو
تصویر تک رو
آنکه تنها به راهی برود، کسی که تنها از پی امری برود یا به کاری بپردازد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تکتلو
تصویر تکتلو
نمدزین، نمدی که زیر زین بر پشت اسب می اندازند، آدرم، آدرمه، ترمه، تکلتو
فرهنگ فارسی عمید
(سا)
در تداول امروز تک رونده. خودسر. که توجهی به تصمیم دسته جمعی افراد گروه نکند. سرکشی کننده از عقاید دیگران و این معنی در امور سیاسی و حزبی بیشتر مصطلح و متداول است، در تداول عامه، زن بدکه داخل در دسته و جماعتی یا اداره ای از زنان بد نباشد. زن بد که خود به تنهائی رود به تباهی. روسپی که در خانه عمومی نبود. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(تَ کَ)
دهی از دهستان نازلو است که در بخش حومه شهرستان ارومیه واقع است و در حدود 120 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(یَ / یِ)
رشتۀ فرد و یکتا و یگانه. (ناظم الاطباء) ، ورق دارای یک خال در پاسور
لغت نامه دهخدا
از طوایفی هستند که دولت صفوی را بوجود آوردند. رجوع به سبک شناسی بهار ج 3 ص 280، 282، 284، 286 و 287 شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از یک لو
تصویر یک لو
ورق دارای یک خال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یک لو
تصویر یک لو
ورقی که یک خال داشته باشد
فرهنگ فارسی معین
نوک، لبه
فرهنگ گویش مازندرانی
لب و لوچه
فرهنگ گویش مازندرانی
پارس سگ
فرهنگ گویش مازندرانی
غذا خوردن از روی بی اشتهایی
فرهنگ گویش مازندرانی
شکلک درآوردن با لب و دهان
فرهنگ گویش مازندرانی
تک پلو
فرهنگ گویش مازندرانی
تحرک، جنبش
فرهنگ گویش مازندرانی
بازی لی لی، با یک پا راه رفتن و پای دیگر را بالا نگه داشتن
فرهنگ گویش مازندرانی